نتایج جستجوی عبارت «علی محمد زارعی آباده طشک میمک ۱۳۶۴/۴/۲۰» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا قوی بازو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
با شرح زندگانی یار سفرکرده‌ای از قبیله مجنون‌صفتان، قصه‌ای دیگر را می‌نویسیم، قصه مردی که هنوز کلاس‌های درس، مهربانی و عشق او را در آموزش فرزندان این آب‌وخاک، گواهی می‌دهند. از معلمی میگوییم که عشق به آموزش، همه وجودش را فراگرفته بود و بسان شمعی می‌سوخت و در کوره‌راه زندگی،‌ راه را به جویندگان سعادت نشان می‌داد. از غلامرضا قوی‌بازو میگوییم که در تاریخ ۱۳۳۶/۴/۱ در شهرستان  نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدر که خود حافظ...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دل‌انگیز وجود علی‌اکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغ‌های نی‌ریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نی‌ریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) نی‌ریز گذرانید...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حبیب کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حبيب کردگاري »
حبیب یکی از سه کبوتر عاشقی بود که از خانواده کردگاری عزم پرواز نمود و دل‌های زیادی در فراقش بی‌قرار شدند. آن روز که جان را با محبوب سودا کرد، آلاله‌های باغ شهادت به استقبال‌اش آمدند و سرود مهربانی و غزل عشق را با او همنوا خواندند. حبیب در یکی از روزهای گرم تابستان ـ 1/5/1336ـ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و عاشقِ خدا و ائمه اطهار(ع) با اولین گریه‌های خود، آهنگ شادی و طراوت سبز حیات...
زندگینامه جانباز غلامعلی حاتم
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
غلامعلی حاتم فرزند خلیل، در تاریخ اول اسفندماه سال 1341 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مؤمن دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان 25 شهریور فیروزآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه ملک الشعرای بهار شهرستان فیروزآباد و دوره دبیرستان را در دبیرستان شعله قدیم ( شهید رجائی ) شهرستان نی‌ریز با موفقیت پشت سرگذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران فرصت را غنیمت شمرد و با انگیزه دفاع از میهن اسلامی و...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نی‌ریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نی‌ریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
مرارتها و مشقت های عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نی‌ریز در این عملیات متحمل شدند می‌گوید‌: بچه‌ها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند‌، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان می‌کشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی می‌کردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده می‌شد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات می‌آمد غذای سرد را تحویل می‌داد و بر می‌گشت. از نظر آب هم از آب...
خاطراتی از شهدا و رزمندگان در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهه‌های جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار‌، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم.‌ امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم‌. امّا از برخی موارد نمی‌توان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها ‌که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بوده‌اند‌، اکتفا می‌کنیم‌. نخستین مورد‌، حالات سردار شهید حسین عیدی...
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمد‌زاده از رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم‌، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه‌، مستقر بودیم‌. بچه‌ها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد‌‌. بعد...
گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شدند‌. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت ‌‌می‌کردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
بازسازی و نجام عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
پس از بمباران گردان کمیل در منطقه جفیر‌، گردان تحت فرماندهی شهید سرافراز، سریعا" بازسازی می‌گردد و به منطقه عملیاتی خیبر می‌رود. دراین عملیات گردان اقدام به شکستن خط دشمن می‌نماید و به گفته رزمندگان حاضر در این عملیات‌، این خط توسط گردانهای دیگر شکسته نشده بود‌، امّا رزمندگان کمیل آن خط را شکسته و دشمن را وادار به عقب نشینی می‌کنند. آقای سعید محمد‌زاده در این خصوص می‌گوید‌: بعد از آنکه دو جزیره مجنون فتح شده بودند‌، به...